فتنه آمریکاییِ لهستان - لیتوانی؛

پرده برداری از طرح گسترش جنگ اوکراین به اروپا

رسانه MARADA / روسای جمهور فدراسیون روسیه و بلاروس پرده از فتنه بزرگ و ماجراجویی خطرناک جدید دولت آمریکاییِ لهستان با هدف الحاق بخش غربی اوکراین برداشتند.

به گزارش “دیدبان انقلاب” به نقل از اسپوتنیک؛ روسای جمهور فدراسیون روسیه و بلاروس در ملاقات یک شنبه ۱/مرداد/۱۴۰۲، پرده از فتنه بزرگ و ماجراجویی خطرناک جدید دولت آمریکاییِ لهستان ، برای ایجاد جبهه جدید درگیری برای ناتو با ورود به اوکراین و البته با هدف الحاق بخش غربی اوکراین خصوصا استانها و مناطق لوُوف، ریونه،ولین،ترنوپیل،ایوانو و… برداشتند، البته آقای پوتین هم در جلسه فوق العاده شورای امنیت روسیه در تاریخ ۳۰ / مرداد/۱۴۰۲ و هم هشت ماه قبل در جلسه مشابه امنیتی ۱۶/آذر/۱۴۰۱ ، خبر از برنامه دولت لهستان و گروههای ملی گرا و نئونازی لهستان و اوکراین برای الحاق این بخشِ غربی اوکراین که ریشه تمدنی، هویتی، تاریخی روسی از امپراتوری روسیه تزار دارد و در دوران استالین نیز در نقشه جغرافیایی (جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین)، قرار گرفت، داد.

طرح این موضوع و افشای کلان پروژه و ماجراجویی جدید لهستان با هماهنگی آمریکا و بخش افراطی ناتو خصوصا لتونی _ لیتوانی و همکاری تازه به دوران رسیده های ناتو همچون سوئد و فنلاند از چند بُعد بسیار حائز اهمیت است و نیاز به تبیین و تحلیل تخصصی دارد:

۱٫ همانطور که آقای پوتین هم این هفته و هم شش ماه پیش افشا نمودند، برنامه چشم داشت قدیمی لهستان به غرب اوکراین ریشه ای قدیمی و برگرفته از ادعاهای پوچ لهستان و تحقیر آنها در دوران جنگ سیزده و نیم ساله ۱۶۵۴-۱۶۶۷، که لهستان و لیتوانیایی های شورشی ضمن اتحاد با کارل دهم گوستاو پادشاه سوئد جنگ سیزده و نیم ساله و پر تلاطمی را علیه امپراتوری روسیه تزاری وقت، به راه انداختند و نهایتا طی شکست سنگینی با امضای توافق( آندروسو) به نقشه جدید روسیه تزاری متعهد گردیدند، دارد، البته در جنگ جهانی دوم، ملی گرایان لهستانی مجددا با تکرار خیانت قبلی اجدادشان، و به طمع انتقام از روسیه شوروی، به صفوف ارتش فاشیستی آلمان نازی پیوستند که البته اینبار نیز مجدد از روسها شکستی تاریخی خوردند و نقشه سرزمینی استالین را پذیرفتند.

۲٫ به عبارتی ضروری است که بدانیم نقش مخرب لهستان در فتنه آفرینی در اروپای مرکزی ریشه ای چند قرنی دارد، خصوصا زمانی که در جنگ جهانی دوم بخشی از لهستان در اختیار آلمان نازی قرار گرفت به سرعت ملی گرایان لهستانی و باندراهای اوکراینی ائتلافی بر ضد اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ایجاد و با بخش شرقی لهستانِ شوروی، وارد جنگ شدند که نهایتا شکست فاحش و سنگینی از ارتش اتحاد جماهیر شوروی خوردند و همین حقارت تاریخی در اذهان نئونازی ها و ملی گرایان آنها تا امروز باقی ماند، در همین راستا بود که لهستان از سال ۲۰۰۵ و خصوصا در سال ۲۰۱۴ یکی از صحنه گردانان انقلاب های رنگی و نهایتا کودتا علیه دولت یانوکوویچ و جنگ اول اوکراین علیه روس تباران دونباس و تجهیز و آموزش نئونازی های آزوف در اردوگاههای ایدئولوژیک شرق اوکراین وخاک لهستان بود.

۳٫ علاوه بر موارد مذکور، طی سالهای گذشته گروههای ملی گرای اوکراین نزدیک به ملی گرایان لهستان ضمن افزایش قدرت و حوزه نفوذ خود در همین مناطق غربی تاریخی شوروی در اوکراین، تمامی نمادها و آثار مرتبط با فرهنگ، هویت، تمدن و تاریخ روسی و شوروی را نابود نموده و حتی اسامی روسی بیش از پنج هزار خیابان را نیز با اسامی نئونازیستی تغییر دادند، طبق اعلام رسمی دولت اوکراین این اقدامات روسی زدایانه که بر مبنی قانون ضد روسی مصوب ۲۰۱۵ دولت غربگرای اوکراین انجام گرفته، شامل تخریب بیش از هشت هزار بنای تاریخی مرتبط با تمدن روسی و همچنین حذف نشانهای هویتی مبارزاتی ضد فاشیتی اتحاد جماهیر شوروی، ۲۸ بنای یادبود از الکساندر پوشکین، ۱۴ بنای یادبود از ماکسیم گورکی، ۱۴۸ بنای یادبود تاریخی سرباز گمنام روس و گرامیداشت جنگ بزرگ میهنی، بوده که فارغ از آمار بناهای تخریب شده مشابه در حتی دورافتاده ترین روستاها نیز می باشد.

تاثیر جنگ اوکراین بر خاورمیانه

۴٫ شایان ذکر است روسی زدایی ، ملی گرایان افراطی لهستانی با هماهنگی دولت اوکراین در مناطق لووف خصوصا داویدوفسکایا/ بیسکوویتسکایا/ پوستومیتوسکایا/ ژلتانسکایا/ استرلکوفسکا و… شدیدتر صورت پذیرفت، علاوه بر این هر نوع ادای احترام به قربانیان نبرد بزرگ میهنی و خانواده های آنان و نگه داشتن نماد سنت جورج و برگزاری مراسمات مرتبط با آن، اقدامی مجرمانه اعلام و شدیدا با علاقمندان به روسیه در اوکراین خصوصا بخش غربی برخورد گردید ، به عبارتی لهستان خصوصا از سال ۲۰۱۴ ابتدا یک جنگ بزرگ فرهنگی را علیه هویت، تاریخ و تمدن روسی به منظور ارضاء حس شکست های تاریخی گذشته را به راه انداخت و سپس زمینه های یک جنگ سخت و ترکیبی را با همراهی دولت اوکراین،ناتو و آمریکا بر ضد منافع و امنیت ملی روسیه در پیش برد.

۵٫ ایده ارتش مشترک لیتوانی-لهستان- اوکراین، که مدتها است توسط ملی گرایان این کشورها دنبال میشود و بعد از عملیات ویژه نظامی ضد تروریستی روسیه در اوکراین تقویت گردید، این روزها مجدد بر سر زبانها افتاده و البته به صورت غیر رسمی با اعزام هزاران مزدور لهستانی ، لتونیایی و لیتوانیایی به اوکراین برای حمایت از نئونازی های اوکراین صورت پذیرفت، لکن شکست سنگین این مزدوران خارجی در نبرد عملی با ارتش روسیه و تلفات هزاران نفری آنها بار دیگر ثابت کرد هر ائتلاف نظامی ضد روسی چه مستقل از ناتو و چه زیر پرچم ناتو وآمریکا به سرنوشت شکست و اضمحلال روبرو می گردد.

۶٫ تنش ایجاد شده در تاریخ ۲۹/تیر/۱۴۰۱ توسط لیتوانی در محاصره استان کالینینگراد روسیه، که در بخش اروپا قرار گرفته، نیز یکی از همین فتنه های اتاق فکر آمریکا- لهستان، به منظور اعمال فشار بر روسیه و در آستانه رزمایش مشترک ناتو در ( لتونی، لیتوانی و لهستان) بود که البته این فتنه نیز بیشتر به ضرر لیتوانی تمام شد و نتوانست تاثیری بر روسیه ایجاد نماید.

۷٫ بررسی پیشینه مشترک نئونازی های این سه کشور نیز بیانگر آن است که از همان ابتدای جنگ جهانی دوم ملی گرایان این مناطق همسو و هماهنگ با هم دست به اقدامات ضد روسی می زدند و رخدادهای امروز آنان نیز سبقه تکراری دارد.

۸٫ امروز شرق اروپا آبستن حوادث جدیدی است که ریشه در فتنه این اتاق فکر آمریکایی دارد، در حالی که غربگرایان پس از شش ماه هیاهو و تبلیغات سنگینِ شبکه پروپاگاندایشان مبنی بر دستاوردهای چشمگیر در ضد حمله وعده داده شده علیه روسیه بودند، شاهد شکست کامل و مفتضحانه این ضد حمله دهها میلیارد دلاری با تلفات بالای سی هزار تن از مزدوران خارجی، ناتو و نئونازی های اوکراین وانهدام قابل توجهی از ادوات و تجهیزات آمریکایی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و… هستیم،

۹٫ در همین راستا ، اکنون غرب به واسطه فروپاشی هیمنه پوشالی طراحی شده از این ضد حمله وعده داده شده، دست به اقدمات ایذایی جدید به منظور فرافکنی و عدم پاسخگویی به افکار عمومی که خواستار توقف ادامه حمایت های بی نتیجه از رژیم کی یف هستند زده است.

۱۰٫ بازی ضد بشری ائتلاف آمریکایی در بهره گیری از بمب های خوشه ای و سایر سلاح های ممنوعه و هدف قرار دادن روزانه مناطق غیر نظامی در سرزمین های تاریخی روسیه نیز در همین راستا صورت میگیرد.

۱۱٫ در مجموع موارد مطرح شده در نشست ۱/مرداد/۱۴۰۲ آقای پوتین و آقای لوکاشنکو در سن پترزبورگ و نمایش نقشه تحرکات نیروهای لهستانی در مرز با بلاروس و سودای آنان برای تجاوز به خاک بلاروس و هشدار صریح و قاطع رئیس جمور روسیه مبنی بر اینکه : حمله به بلاروس حمله به روسیه است و هماهنگی سران دو کشور اتحادیه ( روسی-بلاروسی) پیامی صریح، عملیاتی و به موقع به اتاق فکر کاخ سفید، باکینگهام و ناتو بود که باز شدن جبهه جدید درگیری در مرزهای بلاروس بازنده ای جز همه اروپا نخواهد داشت.

۱۲٫ علاوه بر موارد فوق الذکر آنچه که آقای لوکاشنکو در خصوص حمایت از مردم غرب اوکراین در صورت واگذاری سرزمین های این کشور به لهستان با هماهنگی عنصر خود فروخته و مهره کاخ سفید زلنسکی مطرح نمود و آقای پوتین آنرا تایید کرد بیانگر آن است که امروز روسیه بیشتر از رژیم کی یف، در فکر آینده مردم اوکراین است و ادامه تسلط حاکمان فعلی رژیم کی یف و گروگانگیری ملت اوکراین توسط آنها ، جز تجزیه و فروپاشی کامل اوکراین و از بین رفتن سرزمین های تاریخی غربی با هویت تمدنی روس اسلاو، هیچ دستاورد دیگری نخواهد داشت و ضروری است مردم اوکراین مانع ادامه سیاست های ضد هویتی و ضد بشری زلنسکی و فرقه تبهکاران آمریکایی- انگلیسی- لهستانی،حاکم بر این کشور گردند.

 

بیشتر بخوانید :

 

تاریخچه نئونازیسم در اوکراین

 

 

MARADA

NEWS AGENCY

Demanding & create hope is our identity

🔻

  •  مرکز راهبردی رسانه ای دیدبان انقلاب اسلامی

» گروه جهادی امید آفرینی و مطالبه گری

» اندیشکده حکمرانی هنر و رسانه مردّا

 

🔘