استراتژی پنهان ایران پس از بد اخلاقی بشاراسد پس از طوفانالاقصی با جبهه مقاومت
پشت پرده سقوط سوریه / بشار اسد ماندگاری خود را مدیون مقاومت بود اما مغرور شد
رسانه MARADA.IR اعتقاد دارد، پیشتر ماندگاری بشاراسد مدیون شجاعت نیروهای مقاومت، فاطمیون، زینبیون، حیدریون و سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران بود اما سوریه در زمان او تخم مرغ هایش را در سبد روسیه ، اتحادیه عرب و ترکیه می گذاشت.
به گزارش دیدبان انقلاب؛ اصغر زارعی، تحلیلگر حوزه غرب آسیا در برنامه “خیابان پیروزی” رادیو مقاومت، با اشاره به درگیری ۱۰ ساله سوریه گفت: آنچه باعث ماندگاری بشاراسد بود، محور مقاومت و حمایتهای بیدریغ جمهوری اسلامی بود.
وی افزود: ماندگاری بشاراسد مدیون شجاعت نیروهای مقاومت، فاطمیون، زینبیون، حیدریون و سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران بود اما پس از تحولات اخیر، بشاراسد به تدریج دچار غرور شد و تصور میکرد ماندگاری در قدرت استمرار مییابد و بیصداقتی و بد اخلاقی تدریجا متوجه بشاراسد شد چون تصور میکرد با اتکا به نیروهای نظامی خود میتواند کار را پیش برد.
تحلیلگر حوزه غرب آسیا از بداخلاقیهای بشاراسد با جبهه مقاومت پس از طوفانالاقصی و عدم همراهی و همسویی او با نیروهای مقاومت خبر داد و افزود: او به نیروهای مقاومت برای حضور در جنوب سوریه برای حمایت از لبنان اجازه نداد و در کنار آن بسیاری از مراکز ایرانی نظیر مدارس در شهرهای مختلف سوریه را تعطیل کرد و اخلاق بشار اسد به نوعی تغییر کرد.
زارعی ادامه داد: تحریرالشام با نبودن پایگاه اجتماعی بشار در بین مردم، با سرعت بالایی رژیم بشار را ساقط کرد و نیروهای رژیم صهیونیستی هم وارد قلمرو سوریه شده و بیثباتی و ناامنی را در این کشور دامن زدند.
وی در ادامه افزود: طی سالهای اخیر، سوریه پایگاه تروریستها بود و اسرائیل، اوکراین، ترکیه و ایالات متحده حامی و آموزشدهنده این تروریستها بودند. همین مسائل باعث شد تروریستها به سرعت به پیروزی دست پیدا کنند.
کارشناس منطقه غرب آسیا تصریح کرد: کشورهایی نظیر ترکیه نیز باید بدانند جریانهای افراطی دوسویه هستند و به راحتی میتوانند بیثباتی و ناامنی را برای همین کشورها درپی داشته باشند. رشد گروههای تروریستی، ناامنی را به کشورهای همجوار تسری میدهد و دود اصلی آن به چشم حامیانِ تروریستها میرود.
آیا پشت پرده سقوط سوریه، استراتژی پنهان ایران وجود دارد؟
علیرغم تصور رایج مبنی بر شکست سنگین ایران در سوریه، فایننشال تایمز در تحلیل اخیر خود دیدگاهی متفاوت ارائه داده و استدلال میکند که اقدامات ایران نه یک شکست، بلکه یک عقبنشینی استراتژیک و حسابشده بوده است.
این گزارش بر تغییر رویکرد تهران در قبال بحران سوریه تأکید دارد و کنارهگیری از بشار اسد را بهعنوان یک تصمیم آگاهانه و مبتنی بر واقعیتهای جدید منطقهای و حفاظت از اهداف بلندمدت توصیف میکند.
بازنگری استراتژیک: به گفته فایننشال تایمز، ایران پس از از دست دادن اعتماد به رهبری بشار اسد، تصمیم به کاهش حمایت خود از او گرفت. گفته میشود عراقچی به اسد اعلام کرده که ایران دیگر قادر به ارائه حمایت نظامی نیست. تصمیم تهران برای کنار گذاشتن اسد نه از سر شکست، بلکه بر اساس عملگرایی استراتژیک اتخاذ شده است.
هزینه-فایده: حمایت از اسد به باری غیرقابل تحمل برای تهران تبدیل شده بود و استدلال کرده که دفاع از او دیگر ارزش هزینههای کلان مالی، سیاسی و نظامی را ندارد. مسئولان ایران نتیجه گرفتند که حفظ این اتحاد به ضرر اولویتهای کلان منطقهای آنها تمام خواهد شد.
شراکت غیرقابل اعتماد: ناتوانی اسد در جلوگیری از حملات اسرائیل به منافع ایران در سوریه و همچنین گرایش اخیر او به امارات متحده عربی، در تهران بهعنوان نوعی خیانت تلقی شد. تلاش اسد برای دریافت کمکهای بازسازی پس از جنگ در ازای فاصله گرفتن از ایران، باعث شد او بیشتر به بازیگرانی نزدیک شود که در تضاد با منافع تهران بودند و این امر اعتماد به او را بیش از پیش تضعیف کرد.
به خطر افتادن امنیت: این گزارش همچنین ادعا میکند که اسد اطلاعات حساسی درباره موقعیت فرماندهان ایرانی را فاش کرده و امنیت آنها را به خطر انداخته است.این موضوع خشم مقامات تهران را برانگیخت و بسیاری از آنها اسد را بهجای یک متحد قابل اعتماد، باری اضافی میدانستند.
هدایت منابع به مسیرهای جدید: با تغییر شرایط سوریه، ایران نیروها، دیپلماتها و پرسنل خود را از این کشور خارج کرده و تمرکز خود را بر تقویت نفوذ در عراق و سایر مناطق معطوف کرد. این تغییر مسیر، نه بهعنوان یک عقبنشینی، بلکه بهعنوان یک چرخش استراتژیک برای حفظ نفوذ ژئوپلیتیک تهران تلقی میشود.
تغییر ارایش استراتژی: با وجود اینکه سقوط اسد یکی از پیوندهای حیاتی در «محور مقاومت» ایران را از بین برد، تهران این عقبنشینی را بهعنوان فرصتی برای بازنگری در سیاست خارجی خود میبیند. با فاصله گرفتن از یک رژیم در حال سقوط، ایران تلاش کرد خود را با واقعیتهای جدید منطقهای تطبیق داده و از طریق اتحادها و نیروهای نیابتی دیگر، نفوذ بلندمدت خود را حفظ کند.
پی نوشت :
در پایان به برخی نشانه های ریز و درشت که نشان میدهند بشار اسد در رویکردش نسبت به جبهه مقاومت تغییر موضع داده بود و در جهت سازش با دشمن صهیونیستی و مخالفت با ایران و محور مقاومت گام بر می داشت اشاره می کنیم:
۱. تاخیر در ارسال برای پیام تسلیت به مناسبت شهادت سید حسن نصرالله در حالی که خیلی از احزاب و شخصیتهای لبنانی مخالف حزب الله، قبل از بشار پیام تسلیت داده بودند!
۲. ارسال پیام تسلیت با استفاده از محتوایی از روی رو در بایستی؛ چرا که در این پیام نه اسمی از “حزب الله” آمده بود و نه حتی عنوان رسمی سیدمقاومت: “دبیر کل حزب الله” و سانسور اخبار مربوط به محل و نحوه شهادت سید مقاومت
۳. موافقت و حمایت بشار اسد از قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام عرب مبنی بر حاکمیت اماراتمتحدهعربی بر جزایر سهگانه تنب کوچک، تنب بزرگ، بوموسی!
۴. واگذاری پروژه های بزرگ عمرانی به ترکیه و محدود کردن ایران به بازارهای سوریه علیرغم اینکه نقش ترکیه در حمایت از داعش بر هیچکس پوشیده نبود.
۵. مصادره بخشی از انبار تسلیحات نظامی حزب الله در حین نبرد اخیر حزب الله و اسراییل
۶. عدم اجازه به نیروهای مقاومت برای ضربه زدن به اسراییل از طریق جولان.
۷. افزایش میزان مخالفت بشار با برادرش ماهر اسد که مواضعش شدیدا در راستای اهداف ایران و محور مقاومت قرار داشت و بمباران مشکوک منزل ماهر اسد بعد از مخالفتش با بشار برای پذیرش پیشنهادات اسراییل و پشت کردن به ایران و مقاومت و سازش با رژیم صهیونیستی در قبال تثبیت حکومتش و وعده ساختن ویرانه های سوریه!
۸. عدم واکنش نظامی و البته اقدامات قانونی به حملات هوایی رژیم نسبت به مواضع ایران در خاک سوریه!
ارسال دیدگاه
شما باید وارد سایت شوید تا بتوانید نظر دهید.