انتقاد اقتصادی / مطالبه گری اجتماعی؛

فقر اقتصادی و تأثیر آن بر روابط اجتماعی

به گزارش مردّا به نقل از روزنامه سایه، عباسعلی کوشکی در یادداشتی که در تاریخ شنبه ۵ شهریور 1401 منتشر گردید، عنوان داشت:

بسمه تعالی

مناسبات بین مسایل اقتصادی و مسایل اجتماعی و تاثیر متقابل این دو بر یکدیگر مسأله تازه ای نیست . از گذشته های دور ، آنگاه که انسانها بر اساس نیازهای درونی جهت رفع احتیاجات روزمره خود رو به زندگی جمعی آوردند، ارتباط تنگاتنگ بین امور اقتصادی و اجتماعی آشکار شد چون بخش قابل ملاحظه ای از نیازهای بشر دارای بعد اقتصادی است و از سوی دیگر برآورده شدن این احتیاجات در بسیاری مواقع منوط به نیرو ، اراده ، فکر و اندیشه جمعی می باشد.

بتدریج با پیشرفت بشر و بسط زندگی اجتماعی، این تأثیر و تأثر نمود بیشتری یافت تا جایی که گاه منشاء بسیاری از کشمکش ها و جنگها شد و گاه زمینه های پیشرفت بیشتر انسانها را فراهم ساخت .

امروزه گسترش تکنولوژی و پیشرفت های چشمگیر آن و تحولات انکار ناپذیری که در زندگی انسانها ایجاد شده، این روابط و مناسبتها راگسترده تر ، جدی تر ، حساس تر و تأثیر گذار تر ساخته است زیرا با توسعه جوامع ، نفوذ و دخالت عناصر اقتصادی و اجتماعی در زندگی افراد نیز ، توسعه یافته است به نحوی که درخشش اقتصادی در پیشرفت فرهنگ های اجتماعی و تسهیل در روابط انسانی تاثیر به سزایی دارد و به همین نسبت نابسامانی های اقتصادی منجر به مخدوش شدن روابط اجتماعی می گردد .

شهروندی که بر اثر وضعیت ناهنجار اقتصادی جامعه قادر به تأمین نیازهای خود و خانواده اش نمی باشند و مدام فکر و ذهن و توان روحی و جسمی اش معطوف به حل و فصل مسایل و مشکلات اقتصادی اش هست بی تردید نمیتواند روابط انسانی شایسته ای با اطرافیان ، افراد جامعه و حتی اعضای خانواده اش داشته باشد چه رسد به اینکه در ایجاد دگرگونیهای مثبت در جامعه فکر کند و در حیطه وظایف و مسئولیت هایش به طراحی و برنامه ریزی در این رابطه بپردازد .

حتی گاهی اثرات سوء این فرایند را بر قوانین و قراردادهای اجتماعی نیز مشاهده می کنیم کما اینکه بسیاری از تخلفات اجتماعی ، بزهکاری ها ، مفاسد اجتماعی و حتی تخطی از قوانین و مقررات شهرسازی ، راهنمایی و رانندگان و سایر چهارچوبهای قانونی متاثر از عدم سامان یافتگی در عرصه اقتصادی جامعه است .

 

امروزه با پیشرفت صنعت ، در کنار فاکتور کیفیت و کمیت ، مساله سرعت نیز در روند توسعه لحاظ شده است اما در جامعه ای که در عین وجود زمینه های لازم فاقد امکانات در زمینه جمعی تلاش برای توسعه است سرعت برای رسیدن به افق های زندگی روابط اجتماعی و انسانی را تحت تأثیرات منفی خود قرار می دهد .

کسی که درآمدش تکافوی اداره امور افراد تحت سرپرستی اش و تأمین هزینه های گزاف زندگی را نمی دهد مسلماً تحت فشارهای روحی و روانی قرار می گیرد و تخلیه انباشت عقده های درونی به صورت برخوردهای نامناسب با اطرافیان بروز خواهد کرد . و یا جوانی که بر اثر وضعیت نامطلوب و برنامه ریزیها و تصمیم گیریهای نادرست اقتصادی و سیاست گذاریهای غلط از بیکاری و عدم اشتغال رنج می برد قادر به ازدواج نیست و یا این که اوقاتش به بطالت و پوچی سپری میشود به دلایل مختلف به ارتکاب جرایم اجتماعی و تخلفات عدیده روی می آورد که از جمله این دلایل می توان به تأمین معیشت و رفع نیازمندیها ولو از طریق خلاف ، فرار از بیکاری و ارضای تمایلات خود در مقابل درد و رنجی که از نداشتن جایگاهی مناسب در سیستم اقتصادی و حتی اجتماعی جامعه تحمل میکند و … اشاره کرد، بی شک چنین فردی نه تنها توانایی برقرار کردن رابطه حسنه با دیگران را ندارد و قوای خلاقه و استعدادهایش هرگز شکوفا نمی شود بلکه پرخاشجو و غیر قابل تحمل نیز می شود .

اگر بخواهیم از مشکلات همه اقشار و صنوف جامعه که لاجرم روابط اجتماعی آنها تحت الشعاع اوضاع اقتصادی قراردارد ، سخن بگوئیم ، حرف فراوان است و در مجال این کلام مختصر نمی گنجد زیرا با دیدگاههای مختلف روان شناختی ، جامعه شناختی و رفتار شناختی می توان به بررسی آن پرداخت ولی بهرحال برای بهبود شرایط سخت جامعه باید روابط پیچیده بین عناصر فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی را پذیرا باشیم و به آن گردن نهیم و در عمل نموداری برای آنها در جامعه ترسیم کنیم تا در مقابل با یکدیگر ضمن حفظ توازن رویکردی اصلاحی و توسعه ای داشته باشند و متولیان اقتصادی باید به رفع نابسامانی با هدف اعتلای جامعه بیندیشند و مسوولان فرهنگی نیز در فرهنگ سازی ها به بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی توجه نشان دهند .

امروز باید و ناگزیریم با توجه به شرایط بحران اقتصادی که دامنگیر کشور و جامعه گردیده و فشار فقر می رود تا بسیاری از کانون های خانوادگی را دچار از هم پاشیدگی نماید دولت و ملت ، همه باهم یکدل و هم صدا دست در دست همدیگر گذاشته و برای برون رفت از این وضعیت ناگوار در مسیری گام بر داریم تا با عمل به این شعار با عنایت به داشته های خودمان و بهره گیری از نیروی انسانی موجود به عنوان بزرگترین سرمایه ملی اقتصاد کشور را شکوفا نموده و فقر اقتصادی را از جامعه ریشه کن نمائیم .

و براستی چنین است که امروز همین جامعه چشم امید به اقدامات دولت و شخص رئیس جمهور دوخته تا به دور از نگاه های جناحی و سیاسی و از طریق بهره گیری از دانش و تخصص کارشناسان باتجربه و با برنامه ریزی دقیق و مدون و کوتاه کردن دست عوامل فساد و اختلاس در صدد بهره گیری از ثروتهای عظیم و ارزشمندی که خداوند در جای جای کشور به این ملت اهدا نموده به طبابتی حکیمانه و حاذقانه بزند تا ریشه این بیماری ها برای همیشه در جامعه اسلامی ما خشکانده شود و بدین طریق جامعه را از اینهمه کسالت های روانی و روحی و آسیب های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نجات بخشد و کشور را در مسیر توسعه شکوفائی هدایت نماید و بار دیگر چون سال های آغازین انقلاب دولت و ملت همه با هم یکدل و هم صدا دست در دست همدیگر گذاشته و برای برون رفت از این وضعیت ناگوار به تحقق شعارها و اهداف عالی انقلاب که همانا رفاه و آسایش ملت بوده نایل آئیم و فقر اقتصادی را از جامعه ریشه کن کنیم . ان شاالله