درحالیکه اغتشاشاشگران امنیت کشور را از درون نشانه رفته اند چرا سپاه پاسداران عبور از ارس را تمرین کرد؟
مردّا ؛ به گزارش کارگروه سیاسی امنیتی مرکز رسانه ای دیدبان انقلاب، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انبوهی تجهیزات شامل زرهی، توپخانه، موشکی و حتی پلهای شناور را به شمالغرب کشور منتقل کرده است و هر چند این تجهیزات برای برگزاری رزمایش منتقل شده اما نشان می دهد که عزم سپاه برای مواجهه نظامی با هر رژیمی که بخواهد ارتباط زمینی ایران با ارمنستان را قطع کند، بسیار جدیست
برای روشن شدن این استراتژی به نقل قول های ویژه از رسانه های جمعی می پردازیم؛
۱ مهر ۱۴۰۱ خبرگزاری ایرنا به نقل از خبرگزاری تاس: جمهوری آذربایجان به مرز شرقی ارمنستان حمله برد
خبرگزاری تاس از مبدا ایروان درادامه خبر نوشت: وزارت دفاع ارمنستان اعلام کرد قوای جمهوری آذربایجان صبح روز جمعه به مواضع ارتش ارمنستان در بخش شرقی حمله کردند. تاکنون از تلفات این حمله گزارشی مخابره نشده ا ست.
تارنمای خبری تاس نوشت: ۲۳ سپتامبر (اول مهرماه) حدود ساعت ۰۷:۴۰ صبح به وقت محلی ،(حدود ۰۸:۱۰ بوقت تهران)، قوای جمهوری آذربایجان با گشودن آتش علیه مواضع رزمی ارمنستان در بخش شرقی مرز ارمنستان باردیگر به نقض آتش بس مبادرت ورزیدند.
خبرگزاری تاس تا لحظه مخابره این خبر به جزئیات بیشتر این حمله اشاره ای نکرد.
درگیریهای مرزی جدید بین ارمنستان و آذربایجان سهشنبه گذشته آغاز شد و هر دو طرف یکدیگر را به آغاز خشونتها متهم کردند. ایروان اعلام کرده است که ۱۳۵ سرباز خود را در این جنگ از دست داده و باکو تعداد کشته های خود را ۷۹ سرباز اعلام کرده است.
درگیری نظامی ایروان و باکو از ۱۲ تا ۱۴ سپتامبر (۲۱ تا ۲۳ شهریور) مرگبارترین درگیری بین دو طرف از زمان جنگ ۶ ماهه در سال ۲۰۲۰ بود که طی آن هزاران نفر کشته شدند.
جامعه خبری الف به نقل از خبرگزاری الجزیره اینگونه تیتر زد: تنش آذربایجان و ارمنستان؛ دوباره چه اتفاقی افتاده است؟!
الجزیره در گزارشی می نویسد: «منطقه قره باغ از حیث بین المللی، به مثابه منطقه ای که به آذربایجان تعلق دارد مورد شناسایی قرار گرفته با این حال این منطقه دارای جمعیتی ارمنی است که یا میخواهند از از قلمرو آذربایجان جدا شوند و یا به ارمنستان بپیوندند. این منطقه سال هاست که به قلبِ تنش ها و درگیری ها میان باکو و ایروان تبدیل شده است.»
الجزیره در این رابطه می نویسد:
«بر اساس برخی از گزارش ها، ده ها تن از سربازان ارتش ارمنستان در جریانِ جدیدترین دور از درگیری های مرزی آذربایجان و ارمنستان کشته شده اند. منابع خبری گزارش دادهاند که درگیری های جدید، سنگین ترین و بدترین درگیری ها از سال ۲۰۲۰ و پس از جنگ دو کشور بر سر منطقه قره باغ بوده است.
در این راستا، روز سه شنبه پس از چندین ساعت درگیری های سنگین مرزی و تبادل آتش میان نیروهای آذربایجانی و ارمنستانی، ارمنستان از رهبران کشورهای مختلف جهان درخواست کمک کرد و به این نکته اشاره کرده که آذربایجان به دنبالِ پیشروی در خاک این کشور است.
در این چهارچوب، “نیکول پاشینیان” نخست وزیر ارمنستان از رهبران جهان درخواست کرده تا واکنشی درخور را به اقدامات تجاوزکارانه آذربایجان نشان دهند. در این میان، روسیه به عنوان نزدیکترین متحد ارمنستان اعلام کرده که دو طرف را متقاعد به برقرای فوری آتش بس کرده است.
ارمنستان اعلام کرده که نیورهای آذربایجانی گلوله باران سنگین مواضع نظامیِ ارتش ارمنستان در مسیر شهرهای گوریس، استوک، و جرموک را ساعاتی پس از نیمه شبِ گذشته آغاز کرد. این در حالی است که وزارت دفاع آذربایجان، ارمنستان را به انجام اقدامات خرابکارانه بزرگ و قابل توجه در نزدیکی مناطق داش کسن، کلباجار و لاچین متهم کرده و تاکید کرده که مواضع نظامی این کشور در مناطق مذکور زیر آتش نیروهای ارمنی درآمده و به سمت آن ها خمپاره شلیک شده است.
النور ممدوف معاون وزیر خارجه آذربایجان گفته است که “ارمنستان چندین هفته است که اقدام به هدف قراردادنِ مواضع نظامی آذربایجان می کند. با این حال، اقدامات تهاجمی ارمنستان در روزهای اخیر افزایش یافته است”. در این چهارچوب، معاون وزیر خارجه آذربایجان مدعی شده که “ارمنستان شمار قابل توجهی از ادوات و نیروهای نظامی را در جوار مرزهای مشترک خود با آذربایجان مستقر کرده است.
در این راستا، نخست وزیر ارمنستان از کشته شدن ۴۹ سرباز ارمنی توسط ارتش آذربایجان خبر داده است. آماری که انتظار می رود در ادامه افزایش نیز پیدا کند. در این راستا، آذربایجان هیچ گزارشی در مورد تلفات احتمالی نیروهای نظامی خود منتشر نکرده است.
چگونه بوده است؟
ترکیه به مثابه نزدیک ترین متحد آذربایجان به ارمنستان گفته که اقدامات تحریک آمیز خود علیه باکو را متوقف کند. در این چهارچوب، مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه در پیامی توئیتری گفته است که “بهتر است ارمنستان بر مذاکرات صلح و همکاری با همسایه اش(آذربایجان) متمرکز شود”.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا گفته است “واشینگتن عمیقا در مورد اخبار اوج گیری تنش ها میان آذربایجان و ارمنستان نگران است و خواستار آن شده که هر چه سریع تر درگیری ها خاتمه پیدا کنند”. وی تاکید کرده که راه حلِ اختلافات ارمنستان و آذربایجان، گزینه نظامی نیست.
روسیه نیز به نحو مشابهی نسبت به اوج گیری تنش ها میان باکو و ایروان ابراز نگرانی کرده است.
چارلز میشل، رئیس شورای اروپایی گفته است که اتحادیه اروپا آماده است تا با انجام اقداماتی مانع از اوج گیری بیشتر تنش میان آذربایجان و ارمنستان شود. وی تاکید کرده که غیر از دیپلماسی و اتخاذ گفتگو، هیچ راه حل دیگری جهت تامین صلح و ثبات در منطقه نیست.
آیا یک توافق آتش بس حاصل شده است؟
وزارت خارجه روسیه اعلام کرده که در رایزنی های خود میان ارمنستان و آذربایجان و میانجی گری میان آن ها موفق بوده است. این وزارتخانه در بیانیه ای اعلام کرده: “ما انتظار داریم که توافقی که در نتیجه میانجی گری روسیه با محوریت آتش بس ایجاد شده، به طور کامل اجرا شود”.
عقبه درگیری های جاری میان ارمنستان و آذربایجان چیست؟
در قلبِ تنش های جاری میان دو جمهوری سابق اتحاد جماهیر شوروی، منطقه یِ قره باغ قرار دارد. منطقه ای که در دهه ۱۹۹۰ میلادی با محوریت آن، دو جنگ گسترده میان دو طرف اتفاق افتاده و اخیرا در سال ۲۰۲۰ نیز شاهد جنگی شدید میان آذربایجان و ارمنستان در مورد منطقه مذکور بودیم که در قالب آن آذربایجان توانست پیشروی های قابل توجهی را به ضرر ارمنستان انجام دهد.
منطقه قره باغ از حیث بین المللی به مثابه منطقه ای که به آذربایجان تعلق دارد مورد شناسایی قرار گرفته با این حال این منطقه دارای جمعیتی ارمنی است که یا می خواهند از قلمرو آذربایجان جدا شوند و یا به ارمنستان بپیوندند.
آذربایجانی ها ادعا می کنند که ارمنی ها به صورت غیرقانونی سرزمین آن ها را اشغال کرده اند. دست کم ۳۰ هزار نفر در جریان درگیری های پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و اوج گیری منازعات جدایی طلبانِ ارمنی علیه تفوق آذربایجان، جان خود را از دست داده اند. در جریان جنگ شش هفته ای سال ۲۰۲۰ میان آذربایجان و ارمنستان با محوریت بحران قره باغ نیز دست کم ۶۵۰۰ نفر کشته شدند. این جنگ با میانجی گری روسیه به پایان رسید.
بر اساس توافق آتش بس در سال ۲۰۲۰، ارمنستان بخش هایی از سرزمین هایی را که دهه ها تحت کنترل داشت به آذربایجان واگذار کرد و مسکو نیز قریب به دو هزار نیروی صلح بان روسی را جهت نظارت بر آتش بس در منطقه مذکور مستقر کرد. »
خبرگزاری اسپوتنیک در خبری تحلیلی با تیتر: آیا ایران وارد درگیری با آذربایجان خواهد شد؟
تحرکات اخیر نیروهای آذربایجان در مناطق مرزی فیما بین ایران و ارمنستان و متوقف کردن کامیون ها و توقیف راننده های ایرانی موجبات خشم بسیاری از ایرانی ها گشته.
اسپوتنیک – علیرغم حمایت قشر گسترده ای از ایرانی ها از آذربایجان در استرداد قره باغ ، حال به دلایل قومی یا مذهبی، اما امروزه مشاهده می کنیم تحرکات فراتر از بحث استرداد قره باغ در حال رخ دادن است که موجبات نارضایتی شدید در میان مردم ایران گشته و بسیاری امروزه متقاضی ورود نظامی ایران به جریان هستند ودشمنی بر علیه ترکیه و آذربایجان در ایران بسیار شدید شده.
اسپوتنیک در ادامه با تیتر: قرهباغ، دودی که به چشم ایران خواهد رفت
حتی امام جمعه اردبیل که اهل منطقه ای آذری نشین است و خوب به هر حال به صورت تاریخی آنچه امروزه به عنوان آذربایجان از آن نام برده می شود روزی جزء ای از ایران زمین بوده و مردم این منطقه هم احساس خاصی نسبت به آذربایجان دارند و آن را جزو خاک ایران می دانند که باید به سرزمین مادری برگردد، خواستار مداخله نظامی نیروهای مسلح ایران در جریان شده.
توجه داشته باشید، همان هایی که چند ماه پیش از آذربایجان و ترکیه حمایت می کردند، امروزه شدیدا نسبت به این دو کشور موضع منفی گرفته اند.
حتی شاید بتوان گفت بیش از اینکه ایرانی ها از تحرکات آذربایجان ناراحت باشند از تحرکات اسرائیل و ترکیه ناراحت هستند.
آنها از اسرائیل توقع دارند که با استفاده از عوامل خود در منطقه رفتارهای ایذایی نسبت به ایران داشته باشد اما از ترکیه چنین توقعی ندارند و باروشان نمی شود آذربایجان در چنین دامی بایفتد.

به هر حال همه می دانند که درگیری با ایران مانند درگیری با ارمنستان نیست و نباید آذربایجانی ها نعشه پیروزی در قره باغ شوند.
همه می دانند این تصمیم ها و تحرکات ماجراجویی هایی است که ترکیه و اسرائیل هستند که پشت پرده به وسیله آذربایجان انجام می دهند و اگر اشتباهی رخ دهد ممکن است شرایط آذربایجان از شرایط لیبی و سوریه هم بد تر شود، فراموش نکنید که همین ترکیه و اسرائیل بودند که سوریه را به این روز انداختند.
ترکیه به دنبال گسترش نفوذ خود و بالطبع ناتو و رسیدن به دریای خزر است و طبیعتا این تحرک ترکیه موجبات خرسندی آمریکا را نیز فراهم می کند، چون عملا با استفاده از ابزار مسلمان بودن ترکیه (می نویسیم ترکیه ولی باید بخوانیم ناتو) توانسته به دریای خزر که رویای دیرینه آمریکایی ها بوده برسد.
مانوری که اخیرا توسط آذربایجان و ترکیه و پاکستان در دریای خزر انجام شد بیش از اینکه پیغامی برای ایران باشد پیغامی برای روسیه به حساب می آید، چرا که ترکیه یعنی ناتو و پاکستان هم متحد آمریکا.
ترکیه همچنین هدف دیگری را دنبال می کند و آن این است که به شاهرگ مسیر تجارت شرق به غرب تبدیل شود و در این راستا از هیچ اقدامی در ممانعت از گذر این مسیر از طریق ایران کوتاهی نمی کند.
علیرغم روابط اقتصادی خوب میان ایران وترکیه و روابط سیاسی به ظاهر خوب میان ایران و ترکیه ولی بر کسی پوشیده نیست که ایران و ترکیه در عراق و سوریه به صورت واسطه ای درگیر جنگ با هم هستند و مهم ترین دلیل سرمایه گذاری ایران برای حضور در عراق و سوریه و لبنان هم این است که مسیر موسوم به جاده ابریشم از طریق ایران و عراق و سوریه عبور کند و از آنجا به اروپا برود و برگردد.
پیام صلح، پاسخ به تهدید
روزنامه شرق آغاز رزمایش نیروی زمینی سپاه در منطقه ارس را با تیتر «پیام صلح، پاسخ به تهدید» پوشش داده و نوشته است:
تحلیلی که جمهوری آذربایجان، ترکیه، اسرائیل، آمریکا و ناتو به دنبال برنامه بزرگتری در منطقه قفقاز برای درگیرکردن ایران مشابه آنچه برای روسیه در اوکراین شکل گرفت هستند؛ سیاست ثابت غرب استفاده از حربههای مختلف برای تحریک طرف مقابل در جهت آغاز جنگ و درگیری بوده است.
در ادامه گزارش شرق آمده است:
امکان دارد مشابه همین برنامه برای ایران در قفقاز شکل گرفته باشد و سعی کرده باشند از طریق باکو و تحریکات جمهوری آذربایجان، ایران را درگیر یک مناقشه مرزی و حتی جنگ تمامعیار با جمهوری آذربایجان کنند تا از آن طریق ناتو، آمریکا، ترکیه و دیگر کشورها و شاید حتی خود روسیه وارد این درگیری شده و آن را به یک نبرد گسترده بدل کنند تا هزینههایی را به مسکو و تهران وارد کنند. دلیل دوم به نگاه و برنامههای ناتو در قالب همان سیاست نگاه به شرق ناتو بازمیگردد. بسیار سادهاندیشانه خواهد بود که تصور کنیم ناتو با جنگ اوکراین دیگر به دنبال تقویت نفوذ خود در شرق نخواهد بود.
روزنامه ایران نیز با اشاره به رزمایش سپاه نوشته است:
پس از جنگ سال ۲۰۲۰ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که سلسله ناامنیهایی را در منطقه قفقاز به دنبال داشت، روز گذشته سومین رزمایش جمهوری اسلامی ایران در منطقه ارس از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران برگزار شد. برخلاف رزمایشهای گذشته که معمولاً در گستره سرزمینی محدودی برگزار میشد، این رزمایش تقریباً همه مرز شمال غربی ما را دربر میگیرد. علت این رزمایشها، بویژه رزمایش اخیر را میتوان دنباله دارشدن درگیریها و ناامنیها در منطقه قفقاز دانست. بویژه اینکه در ۶ ماه گذشته، دستکم دو بار نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان با هم درگیر شدند. از این رو به نظر میرسد رزمایش اخیر ایران، پاسخی به بیثباتیهای سیاسی و نظامی شمال مرزهای خود، بویژه شمال رود ارس باشد.
در ادامه این گزارش آمده است:
رزمایشی که روز گذشته نیروی زمینی سپاه پاسداران در منطقه ارس آغاز کرد، «ایران مقتدر» نام دارد و سه روزه خواهد بود. مرحله اصلی این رزمایش با حضور سرلشکر حسین سلامی فرماندهکل سپاه و جمعی از فرماندهان ارشد سپاه آغاز شد و در آن یگانها و رستههای تخصصی نیروی زمینی سپاه سناریوهای امنیتی و دفاعی را بهصورت ترکیبی تمرین خواهند کرد. به گزارش تسنیم، وسعت جغرافیایی این رزمایش تمام نوار مرزی استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی را در بر میگیرد، درحالی که رزمایشهای قبلی در وسعت جغرافیایی کمتر بود. درعین حال، حجم نیرو و تجهیزات گستردهتر از رزمایش قبلی است. از جمله نکات بارز در این رزمایش، نصب پل شناور روی رودخانه ارس برای انتقال تجهیزات و نیرو است که برای نخستین بار صورت میگیرد و قرار است تمرین انتقال تجهیزات انجام شود.
حالا چگونه به خیابان جاستین ترودو برویم؟
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود نوشته است:
اصلاحطلبان تا دیروز برای نخستوزیر کانادا سوت و کف میزدند و تحسینش میکردند، آنقدر که حتی یکی از تندروترین آنها، بهمن ۹۸ به شورای شهر دوره قبلی که دست اصلاحطلبان بود، پیشنهاد داد که به خاطر فعالیتهای جاستین ترودو در ماجرای هواپیمای اوکراینی، یک خیابان در تهران را به نام او کنند! آنها ترودو را قهرمانی انسانی معرفی میکردند و محو کارهای تبلیغاتی و اقدامات پوپولیستی او شده بودند.
در ادامه جوان مینویسد:
اما اصلاحطلبان، کانادا را دوست داشتند. با این حال چند روزی است که از همین کانادای دوست داشتنی شاکی شدهاند، چون کانادا محمدجواد ظریف، وزیر خارجه محبوب اصلاحطلبان را تحریم کرده است. این همه مقام و نهاد ایرانی تحریم شدند و دلخوری از کانادا برای اصلاحطلبان پیش نیامد، حالا، اما تحریمها به خودشان رسیده است و دلخور شدهاند.
ژست اروپا در حمایت از آشوب
روزنامه وطن امروز به مواضع اخیر اروپا پرداخته و با عنوان «ژست اروپا در حمایت از آشوب» نوشته است:
در ادامه حمایت غرب از اغتشاشات اخیر در ایران، اتحادیه اروپایی اقدام به تحریمهای ضدایرانی کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، اتحادیه اروپایی دوشنبه (۱۷ اکتبر) تحریمهایی را علیه عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات ایران، پلیس امنیت اخلاقی و بخش سایبری سپاه پاسداران اعمال کرد. دیپلماتهای اروپایی گفتند فهرست تحریمهای اتحادیه اروپایی که توسط سفرای کشورهای عضو پیش از نشست وزیران خارجه مورد توافق قرار گرفت، ۱۱ مقام ایرانی و ۴ نهاد را شامل میشود که مشمول ممنوعیت روادید اتحادیه اروپایی و مسدود شدن داراییها خواهند شد.
پایگاه تحلیلی دیپلماسی ایرانی:
اهداف و دلایل برگزاری رزمایش در منطقه ارس چیست؟
(هشدار تهران به باکو و آنکارا)
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
احسان تقوایی در گفت وگویی معتقد است: جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان حاضر به چشمپوشی از ۲۸ کیلومتر مرز مشترک خود با ارمنستان نیست. این خط قرمز تهران است که اجازه تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز را به هیچ کشوری نمی دهد. هر کشوری در حوزه سیاست خارجی خود خطوط قرمزی را تعریف کرده است و این مسئله (عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز) هم جزو خطوط قرمز راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.
دیپلماسی ایرانی: دیروز دوشنبه سردار محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از آغاز مرحله اصلی رزمایش اقتدار در منطقه عمومی ارس خبر داد. این رزمایش با محوریت قرارگاه عاشورا نیروی زمینی سپاه، در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی اجرای شد؛ عملیات هلیبرن، چتربازی، عملیات تاخت شبانه، عملیات رزمی بالگردها، عملیات پهپادهای رزمی و انتحاری و همچنین احداث پل روی رودخانه ارس، تصرف و کنترل جادههای مواصلاتی و تصرف ارتفاعات و تخریب هجومی از جمله بخشهای مختلف این رزمایش بودند. در این رابطه فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: «پیام این رزمایش برای کشورهای همسایه پیام صلح و دوستی و تحکیم امنیت پایدار است و برای دشمنان آن است که نیروی زمینی سپاه در کنار سایر نیروهای مسلح آماده دفاع از مرزهای کشور است و هرگونه تهدید را قاطعانه پاسخ میدهد.» این گفته های سردار پاکپور موید آن است که زمان و مکان برگزاری این رزمایش چندان بی ارتباط به دور جدید تنش های مرزی بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان نیست، به خصوص آنکه با رصد درگیری تازه مرزی به نظر می رسد باکو با یک رویکرد تهاجمی عملاً اقدام به اشغال بخشی از خاک ارمنستان به عنوان اهرم فشار بر ایروان برای تحمیل کریدور موهوم زنگه زور، تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی و نهایتاً قطع مرزهای مشترک جمهوری اسلامی ایران ارمنستان است. با این اوصاف سال مهم اینجاست که آیا برگزاری این دست رزمایشها، چه با هدف موازنه قوا و چه با نیت بازدارندگی میتواند باکو را از اقدامات خود منصرف کند یا خیر؟ پاسخ به این سوال، محور گفت وگویی با احسان تقوایی، کارشناس و تحلیلگر حوزه قفقاز است که در ادامه میخوانید.
» به دنبال دور جدید درگیری ها و تنش های مرزی بین جمهوری آذربایجان با جمهوری ارمنستان و اوج گیری حساسیت ها در منطقه قفقاز جنوبی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه ارس اقدام به برگزاری رزمایشی با عنوان «اقتدار» کرد. دیروز دوشنبه مرحله اصلی این مانور در استان اردبیل و آذربایجان شرقی انجام شد. آیا ارتباطی بین برگزاری این رزمایش و دور تازه درگیری باکو – ایروان وجود دارد؟
قطعا نمیتوان برگزاری این رزمایش را با تحولاتی که در منطقه قفقاز به خصوص دور جدید تنش های مرزی جمهوری آذربایجان با جمهوری ارمنستان روی داده است، بی ارتباط دانست. به هر حال شرایطی که بعد از جنگ ۴۴ روزه پاییز ۲۰۲۰ در منطقه قره باغ روی داد باعث شده است که این منطقه از حساسیت بالایی برخوردار باشد. به همین دلیل ایران علاوه بر تحرکات حوزه دیپلماتیک سعی کرده است به شکل میدانی و در حوزه نظامی، دفاعی و امنیتی هم وارد شود تا منافع و امنیت ملی را تامین کند.
» اتفاقا در راستای نکته شما آنگونه که از فحوای کلام حسین سلامی، فرمانده سپاه و محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این رزمایش مشخص (رزمایش اقتدار) برمیآید، طرف سخن جمهوری اسلامی ایران بیش از آنکه جمهوری ارمنستان باشد، جمهوری آذربایجان است؛ آیا تهران نگران تحرکات باکو است؟
دقیقا چنین است. جمهوری اسلامی ایران با جمهوری ارمنستان دارای روابط حسنه، مناسب و مساعدی است و به اعتقاد برخی تحلیلگران روابط تهران – ایروان از معدود روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با همسایگان است که دارای ثبات و پایداری همیشگی بوده است. به همین دلیل جمهوری ارمنستان جزو معدود همسایگان ایران است که تهران میتواند با آن روابط راهبردی تعریف کند. چون روابط ایران و ارمنستان دارای یک پویایی بوده است. اما روند تحولات بعد از جنگ ۴۴ روزه پاییزه سال ۲۰۲۰، به سمتی پیش رفت است که اکنون جمهوری آذربایجان به دنبال برخی منافع و اهداف خود در منطقه قفقاز جنوبی است. در جریان جنگ پاییز سال ۲۰۲۰ و با کمک مستقیم ترکیه، جمهوری آذربایجان در سایه سکوت روسیه و عدم حمایت از مسکو از جمهوری ارمنستان توانست به پیشرفت های گسترده ای در این مناطق دست پیدا کند. البته بعد از آن روسیه سعی کرد نقش میانجی، ناظر و نیروی حافظ صلح را در منطقه قفقاز و قره باغ برای خود تعریف کند. در این بین با درگیر شدن روسیه در جنگ اوکراین اکنون تمرکز کمتری از سوی مسکو در این مناطق وجود دارد و این مسئله سبب شده است که باکو نهایت سوء استفاده خود را از جنگ اوکراین ببرد. در این مینا جمهوری آذربایجان مشخصا طی هشت ماه گذشته در حوزه میدانی دست به اقداماتی زده و یک رویکرد تهاجمی به خود گرفته است، طبیعتاً این شرایط، نگرانی را برای ایران ایجاد می کند. به همین دلیل برگزاری این رزمایش، چه در قالب موازنه سازی قوا و چه در قالب بازدارندگی یک پیام مشخص را برای باکو دارد، نه ایروان؛
» مشخصا چه پیامی؟
این که جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان حاضر به چشمپوشی از ۲۸ کیلومتر مرز مشترک خود با ارمنستان نیست. این خط قرمز تهران است که اجازه تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز را به هیچ کشوری نمی دهد. هر کشوری در حوزه سیاست خارجی خود خطوط قرمزی را تعریف کرده است و این مسئله (عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز) هم جزو خطوط قرمز راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. پس شاید پیام اعلامی و رسمی برخی مقامات نظامی، دفاعی و امنیتی برای این رزمایش در قالب دیگری مطرح شود، اما اگر بخواهیم به شکل مستقیم و به طور عمیق به پیام روشن این رزمایش نگاه کنیم باید گفت که پیام روشن این رزمایش آن است که باید ۲۸ کیلومتر مرز مشترک جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان ثابت، پایدار و بدون تغییر بماند.
» طرف مشخص این پیام فقط باکو است؟
خیر. به باور من علاوه بر باکو تا حدودی هم میتوان آنکارا را نیز طرف دوم این پیام رزمایش ایران در منطقه عمومی ارس دانست. چون بر کسی پوشیده نیست که جمهوری آذربایجان با حمایت مستقیم ترکیه دست به برخی تحریکات و تحرکات در منطقه قفقاز می زند.
» اساسا برگزاری این دست مانورها چه با هدف موازنه قوا و چه با نیت بازدارندگی می تواند کارساز واقع شود. چرا که تحولات حکایت از آن دارد که باکو بی توجه به مواضع گیری های تهران برنامه های خود را برای قفقاز جنوبی و قره باغ پی گرفته است؟
وقتی یک خطوط قرمز و ثابتی در سیاست خارجی ایران ترسیم شود دیگر فرقی ندارد دولت خاتمی روی کار باشد، احمدی نژاد، روحانی یا رئیسی؛ خطوط قرمز به عنوان استراتژی باید توسط دولت ها به شکل جدی پیگیری شوند. اکنون خط قرمز سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز، عدم تغییر ژئوپلیتیک به خصوص در مرزهای مشترک ایران و ارمنستان است. اما در این بین باید به واقعیت ها هم توجه کرد.
» چه واقعیتی؟
این واقعیت که باید به ظرفیت های تهران هم توجه کرد؛ چون یک زمان یک کشور چیزی را برای خود در قالب خطوط قرمز و استراتژی تعریف کرده است و یک زمان هم باید ببینیم که آیا آن کشور توان لازم برای رسیدن به آن نقطه را دارد یا نه؟!
» پس لازم شد این سوال مهم را از شما بپرسم که آیا جمهوری اسلامی ایران ظرفیت و پتانسیل تقابل با باکو را در صورت جدیت جمهوری آذربایجان برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز را دارد یا خیر؟
فعلا که استراتژی جمهوری اسلامی ایران عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز است. پس هیچ دولتی در ایران، نه روحانی و نه رئیسی نمیخواهند که تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز روی بدهد، اما توان موازنه سازی ایران هم مطرح است. به قول شما باید دید که اساساً ایران حاضر به پذیرش هزینه های رویارویی احتمالی با باکو را دارد یا خیر؟ چون در راستای سوالتان که کاملاً درست است امکان دارد برنامه های راهبردی توسط جمهوری آذربایجان، ترکیه، آمریکا، اسرائیل، ناتو و … برای منطقه قفقاز ترسیم شده باشد و باکو به هر طریقی که شده سعی دارد این کریدور زنگه زور را به ارمنستان تحمیل کند. پس آیا واقعاً ایران به دنبال تقابل با جمهوری آذربایجان و پذیرش هزینههای این تقابل خواهد بود یا خیر؟ اما به شکل مشخص و در پاسخ به سوال شما من معتقدم که توان ایران در برابر باکو یک توان محدود و با سقف پاسخگوی روشن و تعیین شده است.
» به شکل مشکل مصداقی این سقف پاسخ گویی ایران را تبیین می کنید؟
در حوزه دیپلماتیک قطعاً جمهوری اسلامی ایران از تمام ظرفیت های خود، چه در سطح وزرا و چه در سطح سران استفاده خواهد کرد و سعی می کند مانع از هرگونه تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز شود.
» در حوزه میدانی، دفاعی و نظامی چطور؟
در حوزه میدانی، دفاعی و نظامی به نظر من سقف پاسخگویی ایران در حد همین برگزاری رزمایش ها باقی خواهد ماند و بیشتر از آن جلو نخواهد رفت. یعنی جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه تمایلی ندارد با همسایگان خود وارد درگیری شود. ما باید این واقعیت را در نظر بگیریم که بازیگر اصلی تحولات قفقاز، جمهوری اسلامی ایران نیست. متاسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی و نوع عملکرد ضعیف دولت ها شرایطی رقم خورد که جمهوری اسلامی ایران نتوانست در برهه های مختلف، به خصوص جنگ ۴۴ روزه پاییز سال ۲۰۲۰ به عنوان بازیگر اصلی در منطقه قفقاز و قره باغ ورود پیدا کند. به همین دلیل اکنون بازیگر اصلی روسیه است، اکنون مسکو هم به دلیل درگیری در جنگ اوکراین تمرکز لازم را برای منطقه قفقاز ندارد. ببینید واقعا جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع و امنیت ملی به هیچ وجه دوست ندارد تغییراتی در منطقه قفقاز شکل بگیرد و مرز مشترک ایران و ارمنستان قطع شود. پس از دید جمهوری اسلامی ایران هرگونه تلاش برای تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقار، چه از سوی جمهوری آذربایجان، ترکیه، اسرائیل و یا هر بازیگر منطقه ای و فرامنطقه ای یک خط قرمز است، اما باید دید که تهران تا کجاها حاضر به تقبل هزینه حفظ خط قرمز خود است؟ اجازه دهید برای روشن تر شدن مسئله یک مثال مطرح کنم. زمانی که طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف حمله کرد و باعث به شهادت رسیدن دیپلماتها و خبرنگاران شد نیروهای نظامی ایران در مرز مشترک با افغانستان حضور پیدا کردند و احتمال جنگ با افغانستان مطرح بود، اما نهایتاً ایران از این جنگ با همسایه شرقی خود منصرف شد، چرا که اگرچه جنگ احتمالی میتوانست امتیازاتی را برای ایران به دنبال داشته باشد، اما هزینه های آن بیش از سرنگونی حکومت طالبان بود. به همین دلیل تهران در آن زمان از این جنگ صرف نظر کرد. الان هم باید دید که اگر جمهوری آذربایجان بر برنامه خود برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز و ایجاد کریدور زنگه زور و قطع روابط و مناسبات مرزی ایران و ارمنستان اصرار داشته باشد، تهران حاضر به تقابل با باکو خواهد بود؟ آیا در یک محاسبه سود و هزینه، منفعت تقابل با آذربایجان برای حفظ مرز مشترک با ارمنستان بیشتر از هزینه های آن برای جمهوری اسلامی ایران است یا نه؟ تا اینجا من این تصور را ندارم که جمهوری اسلامی ایران، حداقل در حوزه میدانی، دفاعی و نظامی وارد تقابل با جمهوری آذربایجان شود، حتی اگر باکو رسماً تغییرات ژئوپلیتیک منطقه را کلید بزند. این گفته های من به معنای تایید تحرکات جمهوری آذربایجان نیست و اتفاقا من هم به شدت به نوع عملکرد و رفتار باکو به خصوص در یک سال اخیر انتقاد دارم، چرا که نگاه علی اف منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز را تحت الشعاع قرار داده است و میزان نفوذ اسرائیل هم به شکل پررنگ و بارزی افزایش پیدا کرده است. اما در عین حال باید واقعیت را هم در نظر گرفت؛ فعلا واقعیت ها هم این را میگویند که به نظر نمی رسد ایران تمایلی داشته باشد در حوزه میدانی و دفاعی به اقدامی بیش از برگزاری رزمایش و مانور نظامی تن بدهد. چرا که درگیر شدن با همسایه ای مانند جمهوری آذربایجان تبعات و هزینه های خاص خود را دارد.
» با این تحلیل شما یک سوال بسیار مهمتری که ذهن منن را درگیر کرده این است که آیا میتوان این گزاره تحلیلی را مطرح کرد که جمهوری آذربایجان، ترکیه، اسرائیل، آمریکا و ناتو به دنبال برنامه بزرگ تری در منطقه قفقاز برای درگیر کردن ایران هستند؛ یعنی مشابه آنچه که برای روسیه در اوکراین شکل گرفت یا پروژهای که در قبال تایوان برای چین طراحی شده است برای جمهوری اسلامی ایران هم در نظر گرفته شده باشد و قفقاز هم به محل درگیری ایران بدل شود، همانگونه که اوکراین برای روسیه و تایوان برای چین بدل شده است؟
این گزاره تحلیلی شما به دو دلیل عمده تا اندازه بسیار زیادی می تواند نزدیک به واقعیت باشد؛ دلیل اول آن است که سیاست ثابت غرب استفاده از حربه های مختلف برای تحریک طرف مقابل در جهت آغاز جنگ و درگیری بوده است. یعنی غربی ها سعی داشته اند که گام اول اقدام و آغازین برای جنگ را طرف مقابل بردارد. در همین رابطه اتفاقات بسیاری از رسانهها، تحلیلگران و کارشناسان این باور را دارند تبلیغات رسانه های اروپایی و آمریکایی باعث شد که روسیه و پوتین دست به تجاوز به خاک اوکراین بزند. به همین دلیل امکان دارد مشابه همین برنامه برای ایران در قفقاز شکل گرفته باشد و سعی کرده باشند از طریق باکو و تحریکات جمهوری آذربایجان، ایران را درگیر یک مناقشه مرزی و حتی جنگ تمام عیار با جمهوری آذربایجان کنند تا از آن طریق ناتو، آمریکا، ترکیه و دیگر کشورها و شاید حتی خود روسیه وارد این درگیری شده و آن را به یک نبرد گسترده بدل کنند تا هزینه هایی را به مسکو و تهران وارد کنند. دلیل دوم به نگاه و برنامه های ناتو در قالب همان سیاست نگاه به شرق ناتو باز می گردد. در این راستا مطمئن باشید سیاست نگاه به شرق ناتو در جنگ اوکراین خاتمه پیدا نمی کند؛ ناتو به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود است و به فراتر از مرزهای خود در اروپا می نگرد. من حتی این تصور را دارم که ناتو به دنبال آن است که نفوذ خود را به قدری در نظام بین الملل گسترش دهد که عملاً سازمان ملل و شورای امنیت با حضور چین و روسیه دیگر کار کرد خود را از دست بدهد. به همین دلیل بعد از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ناتو با سیاست نگاه به شرق عملاً و به تدریج توانست نفوذ خود را گسترش دهد و این گسترش نفوذ هم یک پروسه توقف ناپذیر است. پس بسیار ساده اندیشانه خواهد بود که تصور کنیم ناتو با جنگ اوکراین دیگر به دنبال تقویت نفوذ خود در شرق نخواهد بود. یقینا ناتو در این میان نیم نگاهی به آسیای میانه، خاورمیانه و قفقاز هم دارد. شاید کمتر به مسئله حضور ناتو در خاورمیانه اشاره شده باشد. واقعاً با عضویت ترکیه به عنوان یکی از کشورهای خاورمیانه در ناتو اکنون این بستر وجود دارد که ناتو بتواند نفوذ خود را، هم در خاورمیانه و هم در قفقاز تا خود دریای خزر گسترش دهد. به همین دلیل ناتو چندان بی میل نیست که ایران را در منطقه قفقاز تحریک کند تا وارد یک درگیری نظامی شود و به این دلیل، بهانه برای حضور ناتو شکل بگیرد.
» با این تفاسیر واکنش تهران را چگونه ارزیابی می کنید؟
من این تصور را دارم که تهران مانند روسیه و پوتین در این تله نمیافتد و اتفاقا مانند چین نوعی هوشمندی و هوشیاری را به کار خواهد بست. یعنی تحریکات جمهوری آذربایجان باعث نخواهد شد که ایران دست به اقدام نظامی و پیاده کردن نیرو در این منطقه بزند. البته در علوم سیاسی و روابط دیپلماتیک نمی تواند حکم قطعی داد چون همه اقدامات، اتفاقات، تصمیمات و تحولات در چارچوب زمانی و مکانی خود قابل تفسیر است. پس امکان دارد فردا، یک هفته، دیگر یک ماه دیگر یا یک سال دیگر تحولات به نحو دیگری رقم بخورد به گونه ای که ایران مجبور به واکنش در حوزه نظامی و دفاعی در برابر جمهوری آذربایجان شود، اما همانگونه که گفتم جمهوری اسلامی ایران در یک محاسبه کلی به هزینه ها و سود این اقدام کاملاً واقف است و بعید به نظر میرسد، تاکید دارم بعید به نظر می رسد که تهران بخواهد هزینههای سنگین این اقدام را برای مقابله با باکو تقبل کند.
» در لا به لای گفته های شما نکته ای مطرح شد که این سوال را به ذهن متبادر می کند اگر روسیه بازیگر اصلی تحولات قفقاز است چرا در کنار تهران نمیتواند مانند سوریه به یک همکاری همه جانبه سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و دفاعی بیندیشد؟
دلیل اولش آن است که روسیه بعد از جنگ اوکراین عملاً تمرکز خود را بر مناطق پیرامونی دیگر از دست داده است و اکنون بیشترین تمرکز و انرژی روسیه روی مدیریت جنگ اوکراین است. اما در کل باید این واقعیت را هم در نظر گرفت که مسکو از همان ابتدا در همه تحولات به گونه عمل کرده است که بتواند همه طرف ها را به خود وابسته نگاه دارد. یعنی اگر شما به نقش روسیه در سوریه نگاه کنید، مسکو به شیوه ای وارد عمل شد که هم جمهوری اسلامی ایران، هم حکومت بشار اسد، هم ترکیه، هم کردها و حتی اروپایی ها، آمریکا و ناتو هم به نقش و نفوذ روسیه در سوریه نیاز داشته باشند؛ در قفقاز هم همین طور، روسیه به همین ترتیب عمل کرده است. اکنون ارمنستان، گرجستان و آذربایجان و در لایه های بعدی ایران و ترکیه به نقش روسیه در قفقاز نیاز دارند. حتی در مسئله پرونده هستهای و برجام نیز روسیه به نوعی عمل کرده است که تهران و واشنگتن به نقش کرملین نیاز داشته باشند.
» چرا مسکو به این طریق عمل می کند؟
چون بهترین سناریو برای روسیه آن است که بتواند نفوذ خود را در همه بازیگران ذی نفع حفظ کند. به همین دلیل اجازه نمی دهد روابط و یا همکاری های گسترده و همه جانبه ای بین ایران و روسیه در قفقاز شکل بگیرد. مضافا برنامه ریزی، اهداف و منافع خور روس ها هم مطرح است که لزوماً نمی تواند با اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران اشتراک داشته باشد و حتی در مقاطعی میتوانند باهم تضاد هم پیدا کنند.
» یکی از این محل های تضاد منافع مسکو – تهران در قفقاز چیست؟
یکی از این محل های تضاد منافع مسکو – تهران به حوزه انرژی باز می گردد. یعنی فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران میتوانند نقش رقیب را برای تامین انرژی در قفقاز داشته باشند. به خصوص آنکه روسیه بعد از جنگ اوکراین با تحریم های گسترده در حوزه نفتی و گازی مواجه است و به دنبال مشتریان خود در حوزه انرژی است./شرق
گزارش تصویری رزمایش اقتدار نیروی زمینی سپاه در منطقه عمومی ارس
ارسال دیدگاه
شما باید وارد سایت شوید تا بتوانید نظر دهید.