بگذار نذرم را ادا کنم / از نذر فرمانده مازندرانی علمدار راهیان نور چه می دانید؟
محمد! علمدار جهادی بود، علمدار راهیان نور و با همین علم، عاشقانه پر گشود هرچند قبل از بال گشودن بسوی معشوق، مسیر دفاع از اهل بیت ع حضرت زینب کبری (س) را پیشه ساخت.
یک سال قبل از شهادت اش بود، قرار شد برای تهیه گزارش خبری، عازم اروند یادمان شهدای عملیات والفجر ۸ شویم،
صبح زود به اتفاق برادرم (شهیدبلباسی) و برخی همراهان به منطقه رفتیم، کار ضبط برنامه و گزارش تا غروب بطول انجامید.
شب به مقر اردوگاه رسیدیم بعداز اقامه نماز برای تماشای برنامه نمایشگاهی (توسط رسول بلباسی اجرا شد) در محوطه اردوگاه که دورش چند اصله درخت خرما، موتور، قایق و … تعبیه شده بود رفتیم، محمد مثل همیشه با لبانی خندان بر روی تنه درختی افتاده، نشسته و مشغول تماشای صحنه هایی بود که زائران برای آن برنامه گرد آمدند…. .
نمایش تمام شد، ساعت قریب به نیمه شب را نشان می داد، بعد از استراحتی کوتاه که حیاط اردوگاه خلوت از زائران شد، بطرف حمام رفتم.
در مسیر مشاهده کردم که شخصی با روی پوشیده و لباسی ناشناخته در حال شستشوی سرویس بهداشتی است.
از انجائیکه شباهت لباس مبدل، بی شباهت به شخص واکسی (با روی پوشیده، کفش زوار را واکس می زد) ورودی اردوگاه مازندران در مجتمع شهید باکری خرمشهر نبود و روزی از روی حس شوخ طبعی و کنجکاوی خبرنگاری، نقاب رویش را گشودم، به همین ادله خطاب به خادم سرویس بهداشتی گفتم، برادر بلباسی شما چرا خجالتمان می دهید، اجازه دهید ما اینکار را بکنیم.
گفت: بگذار نذرم را ادا کنم.
Ⓜ️
🔻
مرکز راهبردی دیدبان انقلاب
🔻
گروه جهادی مطالبه گری و امید آفرینی
اندیشکده تحریک فکر مردّا
🔻
Demanding & create hope is our identity 🟥🟥 مطالبه گری و امید آفرینی، هویت ما است
🔻
MARADA NEWS AGENCY
🔘
ارسال دیدگاه
شما باید وارد سایت شوید تا بتوانید نظر دهید.